نیکا، هدیه اسمانی

یک شب در بیمارستان

1396/5/12 18:11
32 بازدید
اشتراک گذاری

اون روز با وجود سردرد شدید به اصرار امیر و فقط بخاطر دل کوچیکش که با خرید تو فروشگاه به اندازه بزرگی یک دنیا شاد میشه رفتیم فروشگاه. طبق معمول امیر سبد چرخدار رو گرفت و از هر چیز مربوط و نامربوطی توش رو پر کرد بعد رفتیم سبزی خوردن خریدیم . مادری و آقایی رفته بودن خونه دایی جان و سمانه زنگ زد گفت بیاین خونه ما

قرار بود بریم وسایل رو بذاریم خونه و بریم اونجا که وقتی از پله ها بالا میرفتم انگار پشت سرم پله ها یکی یکی خراب میشد و معلق بودم در خونه رو باز کردیم و افتادم کف خونه حالم خیلی بد شده بود به امیر گفتم باباتو صدا بزن منو برسونین بیمارستان و از اونجایی که پرونده مراقبت تو کلینیک کوثر داشتم رفتیم اونجا

فشارمو گرفتن و بعدش یه ازمایش اورژانسی و بعد از اون درخواست امبولانس دادن واسه بیمارستان دولتی و گفتن باید برم آی سی یو و این بیمارستان مجهز نیست اما من با اعزام با امبولانس مخالفت کردم و زیر بارش نرفتم چون امیر دیدن امبولانس رو مساوی با مرگ بیمار میبینه خلاصه امضائ گرفتن ازمون و از بیمارستان تا بیمارستانعینک امیر رو قانع کردم که همه مامانایی که نی نی دارن بعضی وقتا مجبورن تو بیمارستان بستری بشن و ... و یه جوری جا انداختم براش که انگار یه قسمتی از روند بارداری همینه.

خلاصه رسیدیم بیمارستان و سریع منو خلع از لباس و موبایل و کیف و هر چی تعلقات همراهم بود کردن و به جرم فشار خون بالا یه لباس بیمارستان پوشیدن و انزیوکدی ( که چهار بار با تراکنش ناموفق عملیات دانشجویی مواجه شد و آخر سر سرپرستار برام زد) روانه آی سی یو کردن.

اون شب تا صبح نگران امیر بودم نه فهمیدم خودم کجام و نه فهمیدم امیر و باباش کجا رفتن

فردا صبح طلوع قشنگی بود بعد از اون همه احساس زجراور برام و منو منتقل کردن اتاق تحت مراقبت زایشگاه و اونجا سوپروایزر منو شناخت( از مراجعین اداره مون بود) و نگهبان رو فرستاد موبایلمو از همسرم گرفت و ارتباطم با خانواده برقرار شد قرار بود 48ساعت دیگه بستری باشم که به لطف خدا و کمک همون سوپروایزر و دوستاش بصورت صوری مرخص شدم و 48 ساعت بعد رفتم برای کارای ترخیص

تو هر دو بیمارستان برام نوبت سزارین 22 مرداد رو زدن یکی بیمارستان مجهز با دکتر کم سابقه و نا آشنا و دیگری بیمارستان بدون امکانات با دکتر خوب و ازموده

حالا موندم چیکار کنم

ضمن اینکه بعد از ترخیصم هر روز باید خودمو به درمانگاه و بیمارستان برای چک فشار خون بالا و آزمایش پروتئینوری که هیچوقت تو این مدت بالا نرفته معرفی کنم قهر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)